معمولا وقتی یه اتفاقی بین ما و همسرمون میفته و باعث میشه حالمون خوب نباشه، احساس میکنیم همه وجودمون پر از غم و احساس بده. همسرمون ممکنه شروع کنه به دفاع از خودش یا آوردن دلیل منطقی یا سرزنش و کارهایی از این دست که اون لحظه فقط میتونه حال ما رو بدتر کنه. این نوع واکنشها به ناراحتی همسرمون موقع دعوا، مثل این میمونه که وقتی یه نفر حالش بد میشه و نیاز به مراجعه فوری به بیمارستان داره به جای اینکه تلاش کنیم زودتر برسونیمش به بیمارستان تا جونش نجات پیدا کنه، کلی وقت تلف کنیم برای پیدا کردن علت حال بد اون فرد.
تو لحظه حیاتی که جون یه نفر در خطره، اول باید با اقدامات اولیه جونش رو نجات بدیم، بعد دنبال مشکل اصلی بگردیم و سعی کنیم درمان رو انجام بدیم. علت دعواهای طولانی زن و شوهرها رو هم میشه با این مثال توضیح داد.
زمان دعوا و توی اوج هیجان و ناتوانی برای گرفتن تصمیم درست، وقت صحبت منطقی، دفاع کردن از خودمون، سرزنش، توهین یا هیچکدوم از رفتارهای مشابه اینها نیست. اون لحظه فقط باید تمام تمرکز ما روی آروم شدن خودمون و همسرمون باشه. حتی اگه حق با ما هستش، باز هم اون لحظه باید سعی کنیم اگه همسرمون خوب نیست، آرومش کنیم. چون اون موقع اصلا زمان مناسبی برای حل مسئله نیست. همسر شما اون موقع فقط نیاز داره دیده بشه، احساساتش شنیده بشه، در آغوش گرفته بشه. وقتی که آروم شد، اون موقع زمان حرف زدن و حل مسئلهست.
نمیشه که تو زندگی دعوا نشه، ولی مهم اینجاست هر بار که دعوا میشه هر دو طرف کنترلشون رو از دست ندن و یه طرف حتما خویشتندار و صبور باشه. شنیدن صدای کمک خواستن همسرمون، تو لحظههایی که از درون شکسته و فروریخته، کلید آرامش و سلامت رابطه ماست. اگر ما تو لحظههای حساس، نتونیم نقش خودمون رو به خوبی ایفا کنیم و تو سختترین لحظات به جای همدلی دنبال راه حل یا سرزنش و دفاع باشیم، نتیجهای جز دعواهای طولانی و درگیری بیشتر نداره. وقتی تو لحظات دعوا سعی میکنیم از خودمون دفاع کنیم، همسرمون احساس میکنه هرگز نمیتونیم درکش کنیم، این ما رو از هم دور میکنه و دور شدن از هم باز هم نتیجهای جز دعواهای طولانی و سردی عاطفی، کم شدن فرصت صحبتهای منطقی و دوری از لحظات مشترک عاشقانه نداره.
یادتون باشه هربار که خواستیم با عجله به مقصد برسیم، راه رو گم کردیم…
بیشتر بخونید: راهکارهای طلایی برای جبران اشتباه در رابطه عاشقانه